تبعیض زبانی فرهنگی، تهدید و ترعیب در خراسان

1 min read

مطابق با اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی ایران مجوز و موافقت اصولی رشته زبان کوردی کورمانجی (با رسم الخط عربی / فارسی که در دسترس است) برای دانشگاه مشهد و دانشگاه بجنورد بیدرنگ پی گیری شود و امید به اینکه هر چه زودتر پایه ریزی شده و در سال تحصیلی آینده هر کدام از این دانشگاه ها بتوانند حدود 50 دانشجو (دوره لیسانس و دوره فوق لیسانس) بگیرند.

تبعیض زبانی فرهنگی قومی، تهدید و ترعیب در شمال خراسان

اخیرا یک روحانی عزیز کورمانج فرهنگ دوست و فعال در حوزه زبان مادری در منطقه شمال خراسان را ناجوانمردانه تحت فشار فیزیکی روحی روانی مشدد قرار داده اند. ما این حرکت ضد انسانی را محکوم می کنیم.

در ابتدا خدمت هموطنان گرامی عرض شود که؛ نفوس کُردھای منطقه شمال خراسان در حدود 2 میلیون نفر است (البته آمار رسمی وجود ندارد) که ھمگی به زبان کوردی با لھجهء کُرمانجی صحبت می کنند و در شهرهای: اسفراینEsperayîn ، قوچان Qoçan، شیروانŞêrvan ، بجنوردBijnûrd ، جاجرمCacerm ، مانه و سملقانMane û Similxan ، فاروجFaroj ، چنارانÇinaran ، سرخسSerexs ، کلاتKelat ، مرواه تپه  Mirawe tepe، کلاله  Kelale، درگز   Deregez ، آشخانه Aşxane، راز و جرگلان  Raz û Cergelan زندگی میکنند.

تقریبأ حدود 15 % از جمعیت ھر یک شھرھای نیشابورNişawir (بخصوص قسمت شمال غربی نیشابور منطقهء سرولایت و دشت ماروسک کرُدی است)، سبزوار  Sewziwar(بخصوص قسمت شمالی سبزوار بطرف منطقه مشکان در جنوب قوچان، و کوه کلیدر منطقه  کرُدی است)، و مشھد Meşhed (بخصوص قسمت غرب مشھد یعنی گلمکان و چشمه گیلاس مناطق کرُدی هستند) نیز کورد کورمانج می باشند. توضیح اینکه ما کورد هستیم و اینکه تعدادی از هموطنان گرامی (دانسته / نادانسته) ما را کورد زبان خطاب می کنند در واقع این درست نیست، چونکه مثلا من یک دوست انگلیسی دارم که زبان کوردی را یاد گرفته (و البته من هم بواسطه زندگی کردن در اینجا زبان انگلیسی را یاد گرفته ام) بنابر این ایشان یک انگلیسی کورد زبان هست.

بهرحال در منطقه شمال خراسان، با کسانی که فعالیت فرهنگی زبانی کردی کرمانجی می کنند، برخوردهای اطلاعاتی، حراستی و امنیتی شدید می کنند. فعالین در حوزه زبان و فرهنگ کوردی را تهدید، جلب، حبس و آزار و اذیت جسمی روحی روانی شدید می کنند (اسامی محفوظ است)، و به آنان می گویند که؛

الفبای لاتینی کاربردی در زبان کردی کورمانجی در واقع الفبای گروه های تروریستی مثل ” حزب پ ک ک ” می باشد، معتقدند و اصرار می کنند که این الفبای لاتینی را در شمال خراسان بکار نبریم. هر چند که فعالین فرهنگی زبانی کوردی کورمانجی (در مقابل این پرسش غیرعلمی و بی پایه آنان) جواب علمی درخور و مناسب را داده اند: از جمله اینکه؛ مثلا الفبای عربی نیز توسط داعش و ده ها گروه تروریستی دیگر عربی به کار می رود ولی کسی آن را ممنوع نکرده و نمی کند، و یا الفبای فارسی هم ممکن است توسط گروه های تروریستی به کار رود ولی ممنوع نیست، بنابر این استفاده یک گروه از الفبای رایج یک زبان، نمی تواند باعث ممنوعیت آن الفبا و یا آن زبان باشد.

اما چرا برای سرکوب مردم کورد خراسان از کلماتی مانند الفبای لاتینی متعلق به گروه مسلح تروریستی ” پ ک ک ” است را بکار می برند؟

 الف)

آیا نیروهای اطلاعاتی و حکومتی ترکیه دارند بر حکومت جمهوری اسلامی (گروهی که با حکومتگران ترکیه بازرگانی ناسالم میکنند) فشار وارد می آورند و یا آنها را تهدید میکنند تا در منطقه شمال خراسان به زبان کوردی کورمانجی چنین رفتاری کنند و به زبان مادری مان بی احترامی کنند، و بدینوسیله بطور غیرمستقیم کمکی باشد به پروژه هضم کردن و نابودی زبان کوردی و ملت کورد در ترکیه که با سرعت تمام به پیش می برند (البته حکومت ترکیه در شمال عراق و شمال سوریه نیز به زبان کوردی کورمانجی چنین میکند). جمعیت ملت کورد در ترکیه حدود 25 میلیون است و قطعا تمام این جمعیت عضو حزب پ ک ک  نیستند تا مورد ضرب و شتم و حق کشی و تبعیض و پاکسازی زبانی فرهنگی هویتی و … قرار گیرند بعبارت دیگر مشکل ترکیه حزب پ ک ک نیست بلکه مشکل او وجود ملت کورد در ترکیه است لذا پ ک ک را بعنوان بهانه جهت سرکوب و نابودی ملت کورد (هر چند که اگر حقوق ملت کورد در ترکیه برآورده شود دیگر لزومی ندارد که پ ک ک در کوه ها باشد و یا دست به اسلحه ببرد و ..)، اگر براستی حکومت جمهوری اسلامی تحت فشار ترکیه و در شمال خراسان به علیه مردم ایران چنین رفتاری میکند این واقعا یک شرم و ننگ بزرگی برای ایرانیان و حاکمین ایران است (چونکه ارتقاء زبان کوردی کورمانجی بطورکلی به نفع کشور ایران است و بر علیه منافع ترکیه می باشد چونکه کوردها در هر کجا که باشند دل در گرو ایران دارند و بسوی ایران تمایل دارند.)

ب)

اما اینکه چرا در مقابل کار فرهنگی هنری زبانی مردم و کسانی که فقط کار زبان مادری و در حوزه حقوق کودکان و فرهنگ قومی کار می کنند، و برای سرکوب این عزیزان از آوردن کلماتی سیاسی مثل : حزب سیاسی پ ک ک  و  یا گروههای تروریستی فلان بهمان بکار می برند، به نظر لازم می نماید در مقابل اینگونه برخوردهای نخ نما، بی پایه، پوچ و پر از نفرت این انسان های پست فطرت و دون مایه که برای توجیه کار خود (کار زشت: تداوم حق کشی، غارتگری، یاغیگری، تحریم زبان مادری در رادیو و تلویزیون، محرومیت مردم از بهداشت و سلامت، بیکاری، رکود اقتصادی، فقر، اعتیاد، فساد، فحشا، مهاجرت اجباری به حاشیه شهرهای بزرگ و حلبی نشینی، حمله بسیجیان ساندیس خور به معترضین و کشتار و غارت اموال مردم، تحریم و ایزوله کردن مردم در بی خبری از حقایق و تهدید به سکوت رسانه ای و نوشتاری، تضییع حقوق زنان و بچه ها و قربانی کردن مردم بیگناه توسط جنون حاکمین قلدر، و …  ) به عربده کشی و تهدید کردن و به انقیاد کشاندن عزیزان فرهیخته ای که جزء خدمت به فرهنگ و زبان مادری خود و کشور خود ایران کاری نمی کنند، و بجای تشویق کردن این عزیزان و دادن جایزه به آنان، آنها را سرکوفت و سرکوب می کنند، پاسخی مناسب و درخور ارائه شود:

در طول تاریخ، مبارزه مسلحانه برای نجات یک مردم تحت سلطه و سرزمین اشغال شده از دست افراد نامهربان و حق کش، نه تنها کاملا مرسوم بوده و به نیکی از آن یاد می شود بلکه بعنوان یک نوع مقاومت کاملا مجاز و حق طلبانه و قانونی نیز عنوان شده و می شود، بعنوان مثال در اینجا دو نمونه بارز آن (یکی در آمریکا و دیگری در اروپا) را یادآور می شوم:

نمونه اول اینکه؛ انقلاب موفقیت آمیز مردم آمریکا (سال 1775 – 1883 میلادی) بر علیه اشغال گران سرزمین شان، یعنی استعمار امپراطوری بریتانیای کبیر، که در این انقلاب، مردم آمریکا اسلحه بدوش و با شجاعت تمام عیار بریتانیای اشغال گر را مغلوب کرده و آنان را مجبور به عقب نشینی و خروج کردند (استقلال سرزمین و ملت آمریکا)، شعار معروف آقای پاتریک هنری؛ ” یا مرگ یا آزادی سرزمین مان ” و یا شعار معروف آقای بنیامین فرانکلین؛ ” یا به مبارزه مسلحانه ملحق شو یا برای همیشه بمیر”، نمونه بارز مبارزه مسلحانه ملت آمریکا تا آزادی کامل را بیان می دارد. و همچنین در انقلاب آمریکا، پرچم دارای مُشت با شمشیر و روبانی که روی آن به لاتین نوشته بود ” یا پیروزی یا مرگ ” که توسط آقای بدفورد ناتانیل در نبرد کونکورد حمل میشد، در واقع آنان جنبش مقاومت قومی ملی زبانی فرهنگی … خود را به هر شیوه ای با شمشیر و اسلحه و … تا پیروزی کامل و قطعی ادامه دادند.

نمونه دوم اینکه؛ وقتیکه مردم اروپا از جمله مردم بریتانیا، مردم فرانسه و دیگر کشورهای اروپا گروه گروه بر علیه نیروهای اشغالگر آدولف هیتلر برخاستند (1936 – 1945 میلادی) هم تفنگ و اسلحه بدوش داشتند و هم از بمب های نارنجک دستی بر علیه اشغالگران ظالم و حق کش استفاده میکردند که نهایتا پیروز نیز شدند (شعار مشهور روی آن پوستر معروف لهستانی ” داچلند کاپوت ” یعنی اشغال آلمان نازی بر سرزمین و ملت لهستان تمام شد، نبرد سنگین استالینگراد 1943 میلادی).

حال سئوال اینجاست؛ اگر مردم آمریکا و مردم انگلیس و مردم فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی دست به اسلحه می برند تا مردم خود و ملت خود و زبان خود و فرهنگ خود و هویت خود و سرزمین مادری خود و … را از دست اشغالگران (یعنی کسانی که درصدد نابودی زبان و فرهنگ و هویت و … آنان به هر فرم و شکل و رنگی، و حتی در صدد نابودی وجود فیزیکی روانی قومی ملیتی آنان برآمده اند) را نجات دهند، پس چرا اگر مردم و ملت کورد برای مقاومت مشروع و حق طلبانه قومی ملیتی زبانی فرهنگی خود دست به اسلحه و مقاومت مسلحانه  ببرند، آنان را تروریست می نامند؟! مردم کورد و ملت کورد به هیچ وجه مقاومت مسلحانه مبارزین همیشه قهرمان خود برای نجات ملت کورد و زبان و فرهنگ و هویت کوردی را تروریست قلمداد نمی کنند (و مردم آمریکا و مردم انگلیس و مردم فرانسه و … نیز بایستی با توجه به مقاومت مسلحانه تاریخی و بحق نیاکان خود از مقاومت مسلحانه امروزی مردم کورد حمایت کنند و نه تنها نام ملت مظلوم کورد را از کنار لیست تروریست برای همیشه پاک کنند بلکه یاوه گویان شیاد و دروغگو که نام مردم کورد را با فریبکاری در کنار ترور قرار داده و یا میدهند را رسوا کنند). آیا کسی می تواند آنان که جهت مقاومت و مبارزه مسلحانه در انقلاب آمریکا و یا جهت مقاومت مسلحانه و حق طلبانه در برابر فاشیسم هیتلری، شرکت می کردند را تروریست بنامد؟ اگر چنین باشد بنابر این مبارزین مسلح کورد تروریست تر از انقلابیون مسلح و شجاع آمریکایی و افراد مسلح و شجاع انگلیسی و فرانسوی و اروپایی که دست به اسلحه بردند و به مقاومت حق طلبانه خود ادامه دادند(تا مردم و ملت خود را آزاد کنند)، نیستند.

بنابر این کوردها نیز بر این باورند که مقاومت مسلحانه یک روش مناسب و مطالبه حق محور و یک خواسته مشروع و ساده برای آزادی مردم خود زبان خود فرهنگ خود هویت خود و سرزمین خود بر پایه ارزشهای انسانی و حقوق بشری در مقابل نیروهای سیاسی سرکوبگر غاصب و حق کش می باشد. و آن گروه خشن حاکم بر ایران که (دانسته / نادانسته) مردم ایران را، و مردم شمال خراسان را با توسل به اینگونه حیله های سیاسی تحقیر و سرکوب می کنند، بایستی بدانند که حق پایدار و ناحق رفتنی است. کوردهای خراسان را به این گروه و یا آن گروه سیاسی خارج از ایران و خارج از منطقه شمال خراسان ربط ندهید، ما کوردهای خراسان در کنار همدیگر فقط حق و حقوق انسانی زبانی فرهنگی مدنی اجتماعی سیاسی و اقتصادی خود را در شمال خراسان و در درون کشورمان ایران می خواهیم.

ما کوردهای منطقه شمال خراسان در آموزش و پرورش محلی تحصیل به زبان کُردی نداریم و زبان مادری دانش آموزان و فرزندان مان در دوره آموزشی ابتدایی در دبستان و دبیرستان و دانشگاه در منطقه مطلقأ قدغن است (ما تبعیض دیدگان هستیم)، و همانطور که بر همگان آشکار است این هم از نظر حقوق کودکان و هم از نظر حقوق زبان مادری نقض آشکار حقوق بشر می باشد که حاکمین ایران (بویژه گروه افراط گرای حاکم) مرتکب این جرم است(آنان تبعیض گران هستند) و این در حالی است که حکومت ایران بطور قانونی و رسما متعهد به عملی کردن این مهم یعنی تحصیل به زبان مادری می باشد(هم در اصل 15م و 19م قانون اساسی ایران و هم در میثاق های بین المللی که به امضای دولت ایران نیز رسیده است)، حال این حق و حقوق مان در ایران چه ربطی به گروه های سیاسی دیگر کشورها (چه تروریست یا غیرترویست) دارد؟

بحث اینکه کدام رسم الخط الفبایی (لاتینی ، عربی / فارسی) برای نوشتن زبان کوردی در ایران مناسب است را به زبان شناسان و متخصصین امر و به آینده و در زمان مناسب خود موکول میکنم، هر چند که در این زمینه مطالب زیادی نوشته اند و فعالین محترم فرهنگی و هیئت علمی غیررسمی در شمال خراسان نیز در این باره مفصل نوشته اند و اینجانب نیز قبلا در این مورد نظرات خود را بیان کرده ام، اما فعلا بحث سر این است که مجوز و موافقت اصولی (مطابق اصول 15 و 19 قانون اساسی ایران) آموزش و تحصیل به زبان کوردی در مدارس و دانشگاه های شمال خراسان را چگونه به پیش ببریم و عملی کنیم تا اینکه جای هیچگونه شک، شبهه، سئوال و یا هرگونه سنگ اندازی از سوی بدخواهان سرسخت و هموطنان نامهربان پیش نیاید. جا دارد در اینجا اشاره شود که هم اینک زبان کوردی لهجه کورمانجی در مدارس و دانشگاه های منطقه دوهوک و زاخو در کوردستان عراق بطور رسمی با رسم الخط عربی / فارسی نوشته می شود اما تقریبا تمامی دانش آموزان و دانشجویان بطور غیررسمی و در کنار آن با رسم الخط لاتینی نیز آشنایی کامل دارند، بویژه که تقریبا تمامی دانش پژوهان و محققین و دانشجویان مقاطع بالاتر تحصیلی مثل فوق لیسانس و یا دکتری زبان کوردی – کورمانجی برای مطالعات خود جهت نوشتن تز و پروژه پایان تحصیلی خود از کتابهای مرجع با الفبای لاتینی استفاده نموده و این امر به مرور کاملا طبیعی و بدیهی و عادت شده است.

بنابر این مناسب است که ما کوردهای منطقه شمال خراسان نیز این شیوه ی تحصیلی زبان کوردی – کورمانجی را الگوی خود قرار دهیم یعنی اینکه عزیزان هیئت علمی در شمال خراسان می توانند براحتی و بطور رسمی با دانشگاه دوهوک و زاخو ارتباطات علمی خود را پایه ریزی کرده و کتاب های درسی مدارس و دانشگاهی آنان را با تغییراتی جزئی و مناسب در شمال خراسان بکار ببرند، به نظر می آید که این شیوه ساده ترین و راحت ترین و عملی ترین باشد، و این حالت هم هرگونه شبهه ایی که ممکن است از سوی هموطنان نامهربان پیش آید (و بعنوان بهانه علیه فعالین و فرهیختگان عزیز حوزه زبان مادری و فرهنگ قومی استفاده و آنان را تهدید و آزار و اذیت میدهند) را برطرف می کند و هم اینکه بیشتر مردم عادی (ساکن در شهر و روستا) که با الفبای لاتینی آشنایی ندارند نیز براحتی خواندن نوشتن زبان مادری خود را با الفبای عربی / فارسی (که در مدارس ایران مصطلح است) را یاد میگیرند، و هم اینکه بنیه و پایه و اساس زبان مادری خود را به شیوه ای علمی حفظ کرده ارتقاء می دهیم و به پیش می بریم.

یادمان باشد که میزان بی سوادی در شمال خراسان حدودأ 30 درصد می باشد. تحصیلات ابتدایی به زبان غیر مادری برای کودکان مان در درک آموزه درسی بسیار مشکل ساز بوده و حالتهای ترک تحصیل و خود کم بینی و دوشخصیتی بارآوردن و خودسانسوری و … را نیز رواج داده و می دهد. آموزش و تحصیل به زبان کوردی – کورمانجی در شمال خراسان هم رشد اجتماعی فرهنگی مدنی را بالا می برد و هم  روی جامعه اثر مثبت گذاشته و حالت خودباوری و اعتماد به نفس و دارای اراده بودن و خوداختیاری را رونق می دهد. بعبارت دیگر وقت گذاشتن روی اینکه کدام رسم الخط الفبایی (لاتینی – عربی / فارسی) مناسب امروز شمال خراسان است شاید فعلا بجا نباشد (و البته که حتی ممکن است کسانی نیز عمدا / سهوا ما را مشغول این بحث بی وقت و بی موقع رسم الخطی کنند تا از آب گل آلود ماهی سیاسی خود را بگیرند و توجیه سرکوب را پیشه کنند).

همانطور که در رهنامه‌ی مصوبِ هیئتِ علمی(غیررسمی) برای رسم‌الخط کردی در شمال خراسان نیز بدرستی بیان داشته اید:

الف) تنها الفبایی که تاکنون، فارغ از ملاحظات ناپایدار و ناچیز، توانسته شمایی واحد از نوشتار کرمانجی پدید آورد، الفبای معروف به لاتینی است که ….

ب) از آنجا که در خراسان و درمیان کرمانج ها، هنوز شناخت علمی کافی و گسترده نسبت به الفبای لاتین وجود ندارد، پیشنهاد می‌شود، در کتابها و نشریات اجالتا از الفبای سامی (عربی / فارسی) و آنچه در میان کردهای سوران معمول است نیز، در کنار الفبای لاتین استفاده شود. بدیهی است که این تمهید، یک مرحله‌ی گذار و موقتی است …

لذا از برادران و خواهران بسیار عزیزم در هیئت علمی (غیررسمی)، و فرهیختگان و نخبگان و تحصیلکردگان و هنرمندان و صاحب نظران بزرگوار و فرهنگ دوست و فعالین محترم زبان و ادبیات و فرهنگ کوردی کورمانجی در شمال خراسان، برادرانه (بعنوان برادر کوچک تان) از شما می خواهم که، هم جهت کاهش و جلوگیری از پیش آمدن مشکلات فوق الذکر برای شما عزیزان و زبان مادری مان، و هم اینکه همه مان در کنار هم وظیفه بسیار سنگینی به دوش داریم و بایستی از هر فرصتی در ارتقاء زبان مادری و هویت و حقوق قومی خود استفاده شایسته کنیم تا الگویی برای تشویق و ترغیب جوانان در ارج نهادن به زبان و هویت و صحبت کردن به زبان مادری خود شوند، و هم اینکه آنچه را که قابل دسترس و ممکن و مناسب و شایسته و قابل عملی کردن است را بدون فوت وقت پیشه کنیم. بنابر این مجوز و موافقت اصولی رشته زبان کوردی کورمانجی (با رسم الخط عربی / فارسی که در دسترس است) برای دانشگاه مشهد و دانشگاه بجنورد را بیدرنگ پی گیری شود و امید به اینکه هر چه زودتر پایه ریزی شده و در سال تحصیلی آینده هر کدام از این دانشگاه ها بتوانند حدود 50 دانشجو (دوره لیسانس و دوره فوق لیسانس) بگیرند. برادران و خواهران بسیار عزیزم یادمان باشد که جهان در حال پیشرفت و تغییر و رو بجلو است و مطمئن باشید که مطالبات بحق شما (یعنی زبان کوردی با رسم الخط لاتینی) در منطقه شمال خراسان نیز بعدا پس از چندی برآورده خواهد شد و این تابو نیز بسان خیلی چیزهای دیگر درهم فرو خواهد ریخت.

ما کوردهای منطقه شمال خراسان نبودن آموزش و پرورش به زبان مادری مان کوردی کورمانجی، نبودن رادیو تلویزیون تمام وقت به زبان مادری مان کوردی کورمانجی را تحقیر به زبان و فرهنگ قومی بومی خود می دانیم، و این بی حرمتی و بی احترامی به زبان و فرهنگ قومی مان و همچنین به نخبگان و فعالین محترم در حوزه زبان و فرهنگ کورمانجی در منطقه را نیز ناشی از ضعف و ناتوانی حکومت مرکزی در مدیریت کشور رنگارنگ و متنوع ایران می دانیم، و همچنین هرگونه سوء استفاده از زبان و فرهنگ قومی مردم و یا سوء استفاده از دین مردم در راستای تعمیق خرافه و مسخ کردن مردم و همچنین تلاش برای ترعیب و ترور شخصیتی فعالین محترم (حوزه زبانی فرهنگی اجتماعی سیاسی) قومی بومی در منطقه شمال خراسان، و مداخله در امور خصوصی مردم نیز ناشی از ضعف مدیریتی و ناتوانی حکومت مرکزی غیردمکراتیک می باشد، که هم در راستای ترویج صلح و آشتی با مردم و همزیستی مسالمت آمیز انسانمدار همراه با بهبودی و ترقی مردم نمی باشد و هم اینکه تبعیض سازمان یافته بر علیه اقوام را به روشنی بیان میدارد، و وخامت زبانی فرهنگی اجتماعی نیز ایران را به حالت انفجار می رساند. بایستی به حقوق زبانی فرهنگی اجتماعی ما کوردهای خراسان و مردم ایران احترام بگذارند. بایستی به معیارهای همزیستی مسالمت آمیز و گفتمان پر از امید نخبگان و روشنفکران و فعالین دلسوز زبانی فرهنگی قومی بومی در شمال خراسان احترام بگذارند تا بدینوسیله رابطه صلح و دوستی، و محیطی با همزیستی مسالمت آمیز در منطقه شمال خراسان فراهم شود و در سطح جامعه و ایران گسترش یابد.

آنان که می خواهند با توسل به هر حیله و شیوه ای پاکسازی قومی و زبان مادری را پیشه کنند تا موقعیت هژمونیک سیاسی غیردمکراتیک و ناسالم اقتصادی خود را در ایران و در منطقه شمال خراسان تحمیل کنند بایستی بدانند که حق کشی و زورگویی در نهایت به بیراهه می رود بنابر این حل و فصل ناملایمات بایستی با بینشی بشردوستانه و با انگیزه سیاسی مثبت همزیستی مسالمت آمیز همراه بشود تا رضایت مردم بومی فراهم شود. هرگونه فعالیت در ترویج بی احترامی به اقوام و ملیتهای ایران در نهایت مایه فروریزی و فروپاشی کشور ایران می شود.

رشته زبان و ادبیات کُردی کورمانجی لازم است که هر چه زودتر در دانشگاه های منطقه شمال خراسان (بویژه در مشهد و بجنورد) تاسیس شود (حال فعلا به رسم الخطی فارسی/عربی و انشاله بعدا به رسم الخط لاتینی)، صدا و سیمای شمال خراسان نیز به زبان کوردی کورمانجی برای مردم کورمانج و کودکان کورمانج و زنان و مادران کورمانج برنامه تلویزیونی تمام وقت به زبان کوردی کُرمانجی دایر کند (و از عزیزانی که در حوزه زبان مادری و حقوق کودکان کورمانج فعالیت میکنند بایستی در تلویزیون منطقه استفاده بهینه شود)، تا این حزن و اندوه دیرینه بی اعتنایی محض به حقوق انسانی ما کورمانج های شمال خراسان برای همیشه به تاریخ سپرده شود. تولیدات هنری و صنایع دستی کورمانجی از میراث فرهنگی غنی و بسیار کهن مان در منطقه می باشند و بایستی مورد ارج و قرب مناسب قرار گیرند و عزیزانی که در این حوزه کار می کنند مورد پشتیبانی مالی معنوی مناسب شوند.

بایستی نخبگان و فرهیختگان و فعالین حوزه زبانی فرهنگی قومی در منطقه که در درون جامعه خود نقش فعال و غالبی دارند را فرصت و اعتبار و امتیاز و افتخار دانست لذا پست های مناسب و شایسته فرهنگی اداری آموزشی آکادمیکی مناسب و مورد دلخواه این عزیزان را در اختیارشان گذاشت تا فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز بدرستی و بطور واقعی و حقیقی تعبیه و جاری شده و بمرور روال عادی رو به رشد را پیشه کند، و جای هر گونه سوء ظن ناکارآمدی و تبعیض و ضعف مدیریتی کشوری در حوزه زبانی فرهنگی قومی را بگیرد، در غیر اینصورت؛ سرکوب و مرعوب و ترور شخصیت کردن، امتیاززدایی و افتخارزدایی و اعتبارزدایی از نخبگان قومی بومی و تنزیل رتبه فرهیختگان قومی بومی، یعنی وجود یک حرکت سیاسی سازمان یافته ی تمام عیار بر علیه اقوام و مردمان بومی ایران که در راستای هضم کردن و از بین بردن هویت قومی و فرهنگ قومی و زبان قومی و تاریخ قومی و .. در منطقه شمال خراسان می باشد. البته که احترام به همدیگر و احترام به نخبگان و فرهیختگان کورمانج شمال خراسان نشان از شعور بالای انسانی و از کرامت انسانی و احترام به کشور رنگارنگ و متنوع ایران است.

دکتر افراسیاب شکفته

سخنگوی سازمان مردمی کُرمانج خراسان

دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۶ خورشیدی